کیقباد
پس از آنکه رستم او را از کوه البرز آورد شاه شد. او با افراسیاب جنگید جیحون مرز میان ایران و توران باقى ماند. کیقباد به پارس رفت و استخر را پایتخت خویش ساخت و شهرها و آبادىهاى زیادى ساخت. او حدود ۱۰۰ سال سلطنت کرد.
کیکاووس
بزرگترین پسر کیقباد بود که پس از او به شاهى رسید. او و لشکریان وى در جنگ با ارژنگ شاه مازندران با جادوى دیو سپید در بند افتادند که رستم آنها را نجات داد. پس از آن به توران و چین و مکران رفت و آنها را مطیع خود ساخت سپس به هاماوران (یمن) رفت و سودابه دختر شاه یمن را از پدر او خواست ولى شاه یمن به حیله او را در بند کرد. در این زمان افراسیاب و اعراب به ایران تاختند ولى افراسیاب اعراب را از ایران راند. این بار هم رستم به کمک کیکاووس رفت و آنها را به همراه سودابه دختر شاه یمن به ایران آورد و افراسیاب را از ایران راند.
سیاوش
نزد رستم تربیت یافت. سودابه همسر پدر او به او دل باخت و چون سیاوش خواهش او را نپذیرفت سودابه او را در نزد کیکاووس متهم به ناپاکى کرد. براى اثبات بىگناهى به فرمان کیکاووس، سیاوش از آتش گذشت و سالم بیرون آمد. او سپس به جنگ افراسیاب رفت و بالاخره افراسیاب از در آشتى با او درآمد. او بهدلیل رنجش از کیکاووس به توران زمین و سپس به ختن رفت و کنگدژ را در آنجا ساخت. گرسیوز (برادر افراسیاب) به او حسد برد و افراسیاب را به کشتن او برانگیخت و سیاوش به فرمان افراسیاب کشته شد. سیاوش فرنگیس دختر افراسیاب و جریره دختر پیران ویسه (سپهسالار افراسیاب) را به زنى گرفته بود و فرود و کیخسرو فرزندان او هستند. چون خبر کشته شدن سیاوش به ایران رسید، غوغائى به پا شد، رستم سودابه را کشت و جنگهاى بسیارى میان ایران و توران درگرفت.
کیخسرو
فرزند سیاوش و فرنگیس بود که پس از سالها گیو پهلوان ایرانى او و مادر او را یافت و به ایران آورد و او چون توانست دژ بهمن (بتکدهٔ بددینان) را که در کنار دریاچهٔ چیجست (ارومیه) بود، بگشاید شاه شد. او افراسیاب و گرسیوز را به انتقام پدر کشت. پس از چندى از کار دنیا دلسرد شد و لهراسب را بهجاى خود به سلطنت نشاند و خود با جمعى از بزرگان به کوه و بیابان رفت. شبانگاه در چشمهاى خود را شست و در بامداد اثرى از او نیافتند. همراهان او که مىخواستند با وى باشند زیر برف ماندند و مردند و در آسمان به او ملحق شدند.
لهراسب
پس از کیخسرو بر تخت نشست و پس از چندى سلطنت را به گشتاسب، پسر خود، وانهاد و خود به نوبهار بلخ رفت و منزوى شد. او در آخر در جنگ با ارجاست تورانى کشته شد.
گشتاسب
بزرگترین پهلوان پس از رستم بود. در زمان او زرتشت آئین خود را آورد و گشتاسب آن را پذیرفت. به همین دلیل ارجاسب تورانى به جنگ وى آمد. در ابتدا گشتاسب شکست خورد ولى پسر او اسفندیار توانست ارجاست را شکست دهد و بکشد. در این جنگ زرتشت نیز کشته شد. گشتاسب به اسفندیار بدگمان بود که خواهان شاهى است و براى خلاصى یافتن از او، وى را به جنگ رستم که دین زرتشت را نپذیرفته بود، فرستاد. در این جنگ اسفندیار کشته شد.
بهمن
پسر اسفندیار بود که گشتاسب او را به شاهى گزید. پس از رسیدن به سلطنت به کین خواهى پدر او، خاندان رستم را آوارده کرد و آنها را کشت و رستم نیز به حیلهٔ برادر او کشته شد.
دارا
هماى و داراب هماى دختر بهمن بود که بعد از بهمن به سلطنت رسید و پس از او پسر وى داراب شاه شد.
دارا پسر داراب است که زمان او اسکندر مقدونى به ایران تاخت و دارا بهدست دو وزیر خود کشته شد. بهدلیل حملهٔ اسکندر برخى او را همان داریوش سوّم هخامنشى دانستهاند و برخى دیگر کیانیان را سلسلهاى از پادشاهان آریائى در شرق ایران مىدانند جدا از پادشاهان ایران غربى و جنوبغربى و لذا این دارا را داریوش سوّم نمىدانند.
جدول پادشاهان کیانی
پادشاه | مدت پادشاهى (سال) | |||||
کیقباد | ۱۰۰ | |||||
کیکاووس | ۱۶۰ | |||||
کیخسرو | ۱۶۰ | |||||
لهراسب | ۱۲۰ | |||||
گشتاسب | ۳۰ | |||||
بهمن (پسر اسفندیار) | ۹۹تا۱۲۰ | |||||
همای | ۳۲ |